تنها امید خداست
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :انْقَطِعْ إلَى اللّه ِ سُبحانَهُ ، فإنَّهُ يَقولُ : وَ عِزَّتي و جَلالي لَأقْطَعَنَّ أملَ كُلِّ مَنْ يُؤَمِّلُ غَيْري بِاليَأْسِ
ترجمه: امام على عليه السلام :تنها به خداوند سبحان دل ببند، كه او مى فرمايد: به عزّت و جلال خودم سوگند كه اميد هر كس را كه به غير من اميد بندد به نوميدى مى كشانم.
منبع: بحار الأنوار : 94 / 95 / 12
ارزش فرصت ها
اصول برنامه ريزي
اولين قدم براي استفاده بهينه از فرصت و اوقات با ارزش عمر، داشتن يك برنامه كارآمد و صحيح است. به همين منظور در سه بخش اصول برنامه ريزي، روش نوشتن برنامه و آسيب شناسي برنامه ريزي را مطرح مي كنيم. اميد است كه با آگاهي و عمل به اين اصول و با توكل بر خداوند منان، آينده موفقي را براي خودتان رقم بزنيد:
اصول برنامه ريزي:
تعيين هدف: هدف ها دو قسمند: الف. گاهي كلي اند (مثل رضاي خدا، خدمت به مردم، بالا رفتن سطح آگاهي و امثال آن) و گاهي جزئي اند (مثل تخصص در يك رشته خاص، مطالعه يك كتاب، نوشتن مقاله يا امثال آن. لازم است هر دو هدف را مشخص كنيد؛ يعني همان طور كه يك هدف كلي در نظر داريد، اهداف جزئي را هم دقيقا مشخص كنيد و هر دو را محور فعاليت هايتان قرار دهيد.
تشخيص نيازها و كاستي ها: بايد خواست ها و احتياجات اساسى خود را در زمينه اي كه قصد داريد براي آن برنامه ريزي كنيد شناسايي كنيد. (به عنوان مثال: در يك مقطع مشخص، چه درسى را بايد مطالعه كرد.)
تعيين زمان لازم: فرصت ها و اوقاتى كه بايد صرف تحقق اهداف برنامه شود را بايد مشخص كرد تا در نهايت معلوم شود چقدر زمان در هر روز يا هفته به آن موضوع اختصاص خواهد يافت. (به عنوان مثال اگر قرار باشد يك كتاب 300 صفحه اي در طول يك ماه خوانده شود لازم است حداقل روزي 11 صفحه از كتاب مطالعه شود و اين نياز به حداقل يك ساعت وقت دارد.)
صفحات: 1· 2
به جای خواهری آن جا، برادری کردی
حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی
حسین فاطمه را گرم، یاوری کردی
غریب تا که نمانَد حسین بی عباس
به جای خواهری آن جا، برادری کردی
گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین
چه خواهری تو برادر، که مادری کردی
تو خواهریّ و برادر، تو مادریّ و پدر
تو راه بودی و رهرو، تو رهبری کردی
پس از حسین، چه بر تو گذشت وارث درد!
به خون نشستی و در خون، شناوری کردی
پس از حسین، تو بودی که شرح عصمت را
که روز واقعه را یاد آوری کردی
به روی نیزه، سر آفتاب را دیدی
ولی شکست نخوردیّ و سروری کردی
حسینِ دیگری آن جا پس از حسین شکفت
تو با حسین پس از او، برابری کردی
چه زخم ها که نزد، خطبه ات به خفّاشان!
زبان گشودی و روشن، سخنوری کردی
زبان نبود، خودِ ذوالفقار مولا بود
سخن درست بگویم، تو حیدری کردی
تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان
یگانه قاصد امّت پیمبری کردی
بدل به آینه شد، خاک کربلا با تو
تو کیمیاگری و کیمیاگری کردی
حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی
حسین فاطمه را گرم، یاوری کردی
#مرتضی_امیری_اسفندقه